جدول جو
جدول جو

معنی پاک بخوردن - جستجوی لغت در جدول جو

پاک بخوردن
واژه پاک علاوه بر مفهوم خاص خود به معنی تمام و همگی را دارد
فرهنگ گویش مازندرانی

پیشنهاد واژه بر اساس جستجوی شما

تصویری از پا خوردن
تصویر پا خوردن
ساییده شدن، لگدمال شدن، کنایه از فریب خوردن و دچار حساب سازی شدن
فرهنگ فارسی عمید
تصویری از چاک خوردن
تصویر چاک خوردن
شکافته شدن، ترک پیدا کردن، دریده شدن
فرهنگ فارسی عمید
(بِ جَ رَ تَ)
خوردن خاک. کنایه از توجه بدنیا کردن و بامور پست نظر انداختن است، خوردن خاک چیزی را، کنایه از نابود شدن آن چیز است بوسیلۀ خاک. از بین رفتن:
بسی بر نیاید که خاکش خورد
دگر باره بادش بعالم برد.
سعدی (بوستان)
لغت نامه دهخدا
(اَ جُ مَ تَ)
شکافته شدن. ترکیدن. پاره شدن. دریدن. مجروح شدن. زخم خوردن. بریده شدن و شکافتن عضوی از بدن یا جامه و جز آن:
چاکها از دم نسیم خورم
تارهای کفیده را مانم.
مسیح کاشی (از آنندراج)
لغت نامه دهخدا
(نَ دَ ءَ)
فریب خوردن در معامله و حساب
لغت نامه دهخدا
(نَ)
پا خوردن کسی، فریب خوردن او. در حساب، فریفته و گول شدن او، پا خوردن فرش، بر آن بسیار آمد و شد کردن نرم شدن و لطیف شدن را
لغت نامه دهخدا
تصویری از پای خوردن
تصویر پای خوردن
فریب خوردن در معامله یا حساب
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از پا خوردن
تصویر پا خوردن
فریب خوردن او، گول خوردن
فرهنگ لغت هوشیار
پاشیده شدن متلاشی گشتن
فرهنگ گویش مازندرانی